افسردگی نوزاد به منزله‌ی یک واقعیت شایع بالینی

Baby Depression

📗افسردگی اتکایی📗
🔸جدول بالینی افسردگی اتکایی نوزاد که توسط “اشپیتز” توصیف شده است، از زاویه‌ی نشانه‌شناسی صریح، شرایط بروز آن در نوزاد ۶ تا ۱۸ ماهه‌ای که ناگهان از مادرش جدا می‌شود و همچنین از زاویه‌ی فرآیند تحول اختلال، بی‌تردید دقیقترین چهارچوب تشخیصی را فراهم آورده است.
🔸مع‌هذا آنچه به گونه‌ای بسیار جالب توسط اشپیتز توصیف شده، در واقع حالتی است که “مشابه جدول بالینی افسردگی بزرگسالان است”. به عبارت دیگر با یک حالتِ خمودگیِ گسترده همراه با امتناع از تماس یا بی‌تفاوتی نسبت به اطرافیان مواجه هستیم که به تدریج چند هفته پس از یک وهله‌ی ناله و زاری، درآویختن و چسبیدن به بزرگسالان و سپس اعتراض و فریاد بروز می‌کند. روان بی‌اشتها همراه با کاهش وزن و بیخوابی نیز مشخص‌کننده‌ی این جدول بالینی است که اشپیتز در چهارچوب آن، چند نکته‌ی اصلی مانند توقف تحول، واپس‌روی اکتسابهای حرکتی و عقلی، و حساسیت مفرط نسبت به عفونتها را نیز قرار می‌دهد.
🔸نکته‌ی مهم این است که این داده‌ها از مشاهدات اشپیتز درباره‌ی نوزادانی به‌دست آمده‌اند که در شیرخوارگی وابسته به یک موسسه‌ی اصلاح تربیت زنان جوان بزهکار به سر می‌بردند. این نوزادان که سن آن‌ها بیش از شش ماه بوده است، حداقل، “پس از شش ماه روابط خوب با مادر” از حضور وی محروم شده و نتوانسته بودند “در جانشین های مادرانه‌ای که به آن‌ها عرضه شده بود، به روابطی که برایشان رضایت‌بخش باشد” دست یابند.
🔸بنابراین با یک حالت “محرومیت مادرانه” یعنی حالتی واکنشی که ناشی از فقدان رابطه با مادر و از دست دادن وی به منزله‌ی یک “تکیه‌گاه” است، مواجهه هستیم و از اینجاست که اشپیتز اصطلاح “افسردگی اتکایی” را برای توصیف این حالت ابداع کرده است‌.
🔸اگر قبل از یک دور‌ه‌ی بحرانی که بین پایان ماه سوم و ماه پنجم جدایی قرار دارد، مادر به کودک بازگردانده شود و یا امکان دستیابی به جانشینی قابل قبول برای کودک فراهم آید، افسردگی به سرعت از بین می‌رود، البته کودک نسبت به جداییهای احتمالی بعدی حساستر خواهد شد. در غیر این صورت، یک حالت رنجوری بیش از پیش مضطرب‌کننده در سطح جسمانی (همراه با مرگ احتمالی بخصوص به دلایل عفونی) و در سطح روانی (تشدید تاخیر روانی-حرکتی، بیحالی و سستی) گسترش می‌یابد که عواقب جبران‌ناپذیر را در پی دارد‌. این حالت با آنچه اشپیتز با اصطلاح “بیمارستان‌زدگی” مشخص می‌کند، مطابقت دارد.
دکتر پریرخ دادستان، روانشناسی مرضی تحولی (از کودکی تا بزرگسالی)، (۱۳۸۶)
انتشارات سمت،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *